همه چی فرق داشت...
حساب وکتاب نبود...
دودوتاچهارتا نبود...
انگار زمان از حرکت ایستاده بود...
هیچ چیزی برای توضیح دادنش نبود...
جایی که با همه جا فرق داشت...
اونجا فقط یه چیزو میتونستی ببینی....عشق....
فقط همین سه کلمه...
ده روزی که از عمرمن حساب نشد...
شنبه بیستم آبان ۱۳۹۶.23:16.سیاهه . فصل سیاه |
برچسب : نویسنده : eskandari710o بازدید : 47